#حضرت_زهرا_س_شام_غریبان #زبان_حال_امیرالمومنین_ع من با دم تیغم شهادت آفریدم در فتح خیبر قلب مرحب را دریدم چون کوه بنشستم به‌روی سینه‌ی عَمرو مردانه آن خصم خدا را سر بریدم یک‌روز در جنگ اُحد خوردم نود زخم دریای لشگر را به خاک و خون کشیدم یک‌لحظه زانویم نلرزید و به گوشم خود لافتی الاّ علی از حق شنیدم یک‌دم نیاوردم ز محنت خم به ابرو یک‌عمر در کام بلاها آرمیدم با آن‌همه وقتی که زهرایم زمین خورد جان‌دادن خود را به چشم خویش دیدم آن شب زمین خوردم که دور از چشم منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

anslatet shop نقش خیال همه چی دست نوشته ی ذهن آشفته ازدواج دایم چادری ها ســـــــــ ــــــ ـــــــــویــــــــــ ــــــ ــــــن